محمد طاها محمد طاها ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

یادداشتهای فرزندم

بدون عنوان

  نقاشی آقا محمدطاها در مورد گذاشتن آشغال سر ساعت 9 درب منزل بود این نقاشی رو پسر گلم برای مدیر مامانش کشیده بود  ...
14 مرداد 1393

بدون عنوان

محمدطاهای گلم تو ؛ باشکوه ترین واقعیت ماندگار رویای مایی ... تو بهانه ی شیرین هر نفس مایی ... محمدطاها! با آمدنت حتی زمین هم آرزوی دیگری ندارد. پس هر لحظه خدا را شكر مي كنم و از او مي خواهم هر لحظه، همه جا و همه وقت نگه دارت باشد. سلام عشقم...  عمرم...  یکی یه دونه م ...  اینم کادوی بابات برای پیش دبستانیت مبارکت باشه  ...
14 مرداد 1393

بدون عنوان

با آمدن تو بهترین و زیبا ترین لحظات وارد کلبه خوشبختیمان شد تو را از خدایی خواستم که به رحمت بی کرانش ایمان دارم پس برایم بمان و بدان که تا بی نهایت عاشقانه دوستت دارم ...
14 مرداد 1393

درد و دل

سلام پسر خوشگل و نازم  الهی مامان فدای مهربونیات بشه فدای قد کشیدنت فدای شیرین زبونیات بشم  خیلی خیلی مرد شدی خیلی وقته که توی وبلاگت نیومدم کلی عکس دارم که برات بزارم ولی خیلی خیلی خیلی گرفتارم یکی از اون خبرهای که خیلی خیلی مهم اینکه شما مهدکودکتو عوض کردی و خیلی خیلی راضی هستی   دوم اینکه دیشب بابات سرتو برای دومین بار کچل کرد خیلی خیلی خوشگل شدی دقیقاً شبیه سیب شدی  پنج شنبه تولد هما بود کلی بهت خوش گذشت تازه اونجا اصلاً اذیتم نکردی به خاطر همین خیلی احساس غرور کردم  مامانی تو این روزها یه مشکلی برای من بابا به وجود آمده دعا کن مشکلمو حل بشه بتونم با خیال راحت بریم شمال ...
4 مرداد 1393